کاوشی در بازی کودکان درخودمانده در بستر تجربه‌های زیسته مادران: موردی از یک پژوهش آمیخته

نویسندگان

1 دانشگاه فردوسی، دانشجوی دکتری

2 دانشگاه تهران، دکترای تخصصی

چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی خصیصه‌های بازی کودکان درخودمانده از طریق کاوش روایت‌‌های مادران و تجربه‌های روزمره ایشان در بازی با کودکان بود. در رویکرد کیفی این پژوهش با اتخاذ پژوهش روایی، یازده مادر دارای کودک درخودمانده مورد مصاحبه روایی قرار گرفته‌اند و در بررسی پیمایشی آن، ویژگی‌های خانوادگی، فردی و رشدی کودکان نمونه توسط پرسشنامه جمعیت‌شناختی، مقیاس ارتباط اجتماعی (SCQ) و مقیاس رفتار بازی کودکان پیش‌دبستانی (PPBS) بررسی و توصیف گردید. در تحلیل داده‌ها، علاوه بر داده‌های کمّی، موضوعات به دست آمده از مصاحبه‌های عمقی نیز در قالب هفت طبقه گروه‌بندی شد و مورد بحث قرار‌ گرفت. مطابق کاوش‌ روایی، برجسته‌ترین خصایص بازی کودکان درخودمانده که در تجربه‌های روایت‌ شده از مادران آشکار شد عبارتند از: نقص در بازی‌های نمادین، عدم مشارکت گروهی، چسبندگی به یک اسباب‌بازی ثابت، علاقه‌مندی به بازیچه‌های غیر معمول، دل‌زدگی سریع از اسباب‌بازی، لذت نبردن از بازی و بی‌میلی‌ نسبت به بازی، بازی‌گریزی، فراموش‌کاری و بی‌هدفی در بازی، تکراری بودن فعالیت‌های بازی‌گونه، سطحی بودن بازی‌ها، گرایش به وسایل، اسباب‌ بازی‌ها و فعالیت‌های ‌حسی- حرکتی. همچنین برای فرد مشارکت‌کننده، مقاومت کودک در برابر بازی، سخت بازی و انرژی‌گیر بودن بازی با آن‌ها از جمله بارزترین خصیصه‌های بازی‌ کودکان درخودمانده بود. بر اساس تحلیل داده‌های‌ کمّی، در مورد مقوله‌هایی همچون ترجیح اسباب‌بازی، بازی وانمودی، به کارگیری تکلم و در مقوله مشارکت در بازی‌های گروهی، کودکان درخودمانده نمونه پژوهشی حاضر، نسبت به میانگین فرضی مقیاس بازی کودکان پیش‌دبستانی به طور معنادار دارای وضعیتی متفاوت بودند.

کلیدواژه‌ها