هدف پژوهش حاضر مطالعه و مقایسه راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری دانشآموزان و خود تنظیمی والدین آنها با توجه به نقش جنسیت و عملکرد تحصیلی است. به همین منظور، تعداد 120 دانشآموزان دختر و پسر اول دبیرستان شهر تهران با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شدند و با پاسخگویی به پرسشنامه راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری دانشآموز و خود تنظیمی والدین، ادراک خود را از راهبردهای خود تنظیمی و خود تنظیمگری والدینشان نشان دادند. از معدل تحصیلی آنان نیز به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده گردید دادههای حاصل شده با آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه، و آزمون تعقیبی شفه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری دانش آموزان قوی و متوسط با دانشآموزان ضعیف و همینطور بین رفتارهای خود تنظیم گرانه والدین دانشآموزان قوی و متوسط با دانش آموزان ضعیف تفاوت معنیداری وجود دارد.