خودآگاهی تاریخی نسبت به انشقاق و وحدت نظر و عمل در دو حوزه دین و فلسفه

نویسنده

چکیده

یکی از مباحث بنیادی تاریخ فلسفه و حکمت علمی و از آنجا فلسفه اخلاق پرسش تاریخی نسبت میان نظر و عمل است. انشقاق و وحدت این دو همواره نشانه گرایش نوع تفکر و تلقی بشر نسبت به کل عالم بوده است. این بحث اکنون در قول به جدایی امور تحصلی و تحققی از امور دستوری و معیاری و به عبارت دیگر جدائی امور اخلاقی از امور علمی‘ و ارزشی از دانشی ظاهر شده است در حالیکه از نظرگاه دینی مرزی میان دانش و ارزش وجود ندارد و هردانشی بار ارزشی واثر وضعی خود را داراست. مقاله حاضر بحثی است اجمالی درباب تباین دو وجهه نظر دینی و فلسفی در این مسئله اساسی تاریخ تفکر.