دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان تیزهوش درباره فرآیند یادگیری و دانش ریاضی19026FAدیباسیفاصغررضویهمرتضیلطیفیانJournal Article19700101Abstract
The purpose of this study is to examine the relationship between epistemological and motivational beliefs about mathematics among gifted students. To this end, 334 first year high school gifted students were selected Through applying the Otis Intelligence Test. Epistemological Beliefs Questionnaire (EBQ) and Motivational Beliefs about Mathematics Scale (MBMS) were also used as measurement instruments. Factor analysis showed four factors in EBQ: quick learning, sorce of knowledge, fixed ability and certainty of knowledge. Seven factors of MBMS were self efficacy, task value, test anxiety, control beliefs, mastery goal orientation, performance – approach goal orientation and performance – avoidance goal orientation. Cronbach alpha for these factors varied from .53 to. 83. Results from a series of multiple regressions indicated that several patterns of epistemological beliefs, could be used to explain motivational variables in gifted students. It was found that students, beliefs on quick learning, sorce of knowledge and fixed ability predicted maladaptive motivational patterns. In contrast, the belief on certainty of knowledge positively influenced gifted puples, motivations to learn mathematics. These findings were interpreted in light of epistemological and motivational models. The applications for mathematics instruction for gifted students were discussed.هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان تیزهوش درباره دانش ریاضی و فرآیند یادگیری آن بود. بدین منظور از میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان، بر اساس نمرات حاصل از گونه هنجاریابی شده "آزمون هوشی اوتیس"، 334 دانش آموز تیزهوش (با هوشبهر 120 و بالاتر) انتخاب شدند و در پژوهش حاضر شرکت نمودند. باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان گروه نمونه، از طریق "پرسشنامه باورهای معرفت شناختی" و "مقیاس باورهای انگیزشی درباره ریاضی" مورد سنجش قرار گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که باورهای معرفت شناختی، چهار بعد یادگیری سریع، منبع دانش، توانائی ثابت و قطعیت دانش را در برمی گیرد و ضرائب آلفای کرونباخ برای این ابعاد بین 61/0 تا 74/0 متغیر است. مؤلفه های انگیزشی حاصل از تحلیل عاملی، مشتمل بر خود کفایتی، ارزش تکلیف، اضطراب امتحان، باورهای کنترل یادگیری، جهت گیری های هدف تسلط، عملکرد ـ گرایشی و عملکرد ـ اجتنابی بود که ضرائب آلفای کرونباخ از 53/0 تا 83/0 را نشان می داد. نتایج تحلیل های رگرسیون، حاکی از آن بود که در میان تیزهوشان، ابعاد باورهای معرفت شناختی، متغیرهای انگیزشی را پیش بینی می کند و الگوی این روابط در تمامی موارد یکسان نیست. در حالی که باورهای یادگیری سریع، منبع دانش و توانائی ثابت تأثیر منفی بر انگیزش دانش آموزان تیزهوش در یادگیری ریاضی داشتند، باور قطعیت دانش از چنین الگوئی تبعیت نمی نمود. این یافته ها با توجه به نتایج مطالعات پیشین و مدل های نظری موجود در این زمینه مورد تفسیر قرار گرفت و بر کاربردهای آن در مشاوره تحصیلی و آموزش ریاضی به تیزهوشان تأکید شد.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-رابطه بین پیشرفت در زبان انگلیسی و ویژگی های شخصیتی استعدادهای درخشان دانشگاه اصفهان19027FAزهرهکسائیانناهیدکسائیانJournal Article19700101The aim of this study was to investigate reasons for the failure of exceptionally talented university students in achieving English language, first; and then, to see if there is any relationship between this failure and personality characteristics of these students. For this aim two groups of talented and ordinary students, were selected. First, their university enterance English grades were compared to find out which group did better. As expected, the talented students outperformed the other group. Then, the final grades of the general English language course of the two groups of the students was compared to find out which group outperformed in English achievement. Contrary to our expectations achievement of the subjects (talented students) was lower than that of the control group ( ordinary students). Then, the tests of creativity, personality, intelligence, and questionnaires, including personal affairs were given to the subjects to find out if there was any relationship between low language achievement of the talented group and their personality traits. The results showed that language achievement correlated only with intelligence. It did not correlate with other factors such as creativity, self-confidence, responsibility, mental ability, and willingness. The reason for the lower achievement of the talented students, then, could be seen as the use of inappropriate teaching methods, and inadequacy of the educational decisions made by Esfahan University authorities. Some solutions have been proposed in this regard.هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی علل عدم پیشرفت متناسب با استعداددانشجویان درخشان در زبان انگلیسی و ارتباط این عدم پیشرفت با ویژگی های شخصیتی ایشان بوده است. بدین منظور یک گروه نمونه از بین دانشجویان درخشان دانشگاه اصفهان و گروهی دیگر از بین دانشجویان عادی همین دانشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید. مقایسه نمرات زبان انگلیسی دانشجویان دو گروه در کنکور ورودی دانشگاه نشان داد که دانشجویان درخشان در زبان انگلیسی بهتر از دانشجویان عادی بودند. سپس برای بررسی میزان پیشرفت دو گروه در زبان انگلیسی نمرات پایان ترم اول تحصیلی ایشان که از درس زبان انگلیسی عمومی دریافت نموده بودندمورد استفاده قرار گرفت. مقایسه نمرات دو گروه نشان داد که اگر چه باز هم دانشجویان درخشان از نظر دانش زبانی بهتر از دانشجویان عادی بودند اما پیشرفت گروه درخشان کمتر از گروه عادی بوده است. برای یافتن علت این مسئله آمونهای سنجش خلاقیت ، شخصیت ، هوش و پرسشنامه فردی اجرا گردید. تجزیه و تحلیل های نشان داد که پیشرفت در زبان انگلیسی فقط با هوش دارای همبستگی مثبت معنیدار است و با دیگر و با ویژگیهای شخصیتی همبستگی ندارد.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-تـأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی19028FAمحمدرضاکرامتیJournal Article19700101In the present decade approaches of cooperative learning have been studied from different viewpoints. Reviewing these outlooks has led to presenting a paradigm taken into operation in the form of present research (a quasi-experiment). This field study was conducted on the 5th grade students of the seven education districts of the city of Mashhad. A sample of 132 by random method were selected. Test of social skills development (researcher - made) and test of academic achievement in mathematics (teacher --made) were the essential instuments of this field work. In analyzing the findings, Variance analysis were used. Results indicated that cooperative learning has remarkable effects on social skills development and academic achievement of mathematics in boy and girl students. Results of this field work is congruent with most perspectives provided and researches conducted by others.In order to effectively performance of cooperative learning cooperation of authors of textbooks, decision markers, and parents and teachers is essential.رویکرد یادگیری مشارکتی در دهة حاضر از نظر گاه های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی این نظر گاه ها منجر به ارائه الگویی شده که در تحقیق حاضر (شبه تجربی) به اجرا در آمده است. جامعه تحقیق دانشآموزان پایه پنجم نواحی هفتگانه شهر مشهد بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی, تعداد 132 نفر انتخاب شدند. آزمون رشد ومهارت های اجتماعی (محقق ساخته) و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی (معلم ساخته) ابزارهای اساسی تحقیق بودهاند. به منظور تجزیه و تحلیل یافتهها از تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاکی از تـأیر قابل توجه روش یادگیری مشارکتی بر رشد مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دختران و پسران بوده است. نتایج تحقیق با بسیاری از نظر گاه های ارایه شده و تحقیقات انجام شده همخوانی دارد. به منظور اجرای مؤثر روش یادگیری مشارکتی همکاری نویسندگان کتاب های درسی، تصمیمگیرندگان آموزشی، معلمان و والدین ضروری است.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-تأثیر به کارگیری راهبردهای فراشناختی و شناختی در بهبود انشای19029FAباقر غباریبنابفاطمه آدمزادهJournal Article19700101This research was conducted to investigate the impact of congnitive strategies in improvement of written expression in students with learning disabilities with utilization of Englert (1990) paradigm. This program was consisted of the following components: Planning, Organizing, Writing, Editing, and Revising (POWER). This program was called “POWER” for acronym. The design of the study was “pretest-posttest” control group design. The sample of this study consisted of sixty female students (31 in control condition, and 30 in experimental condition) whom were drawned randomly from five elementary schools in Najaf Abad. The following instruments were used in this study included: 1) Questionnaire analyzing written expression (this questionnaire was developed by investigator on the basis of “POWER” program), 2) Goodenough- Harris test to measure the levels of intellectual functioning in students, 4) Ruthers’ test to measure emotional- behavioral problems of students. Analysis of data indicated that experimental group was significantly higher in all five components of using congnitive strategies in written expression (p<%1). In addition a significant improvement in written expression of experimental group was observed (p<%1). These findings showed effectiveness of teaching cognitive strategies and its maintaining effect across time. Theoretical implications of findings, and their practical application have been delineated in the article.مطالعه حاضر اثر راهبردهای شناختی و فراشناختی در بهبود انشای دانشآموزان با اختلالات یادگیری را بررسی میکند. مجموعه روشهای مداخلهای انگلرت(1990) به عنوان معرفی از درمان شناختی و فراشناختی در این پژوهش در نظر گرفته شده است. شصت و یک نفر از دانش آموزان با اختلالات یادگیری(31نفر در گروه گواه، و 30 نفر در گروه آزمایشی) به عنوان گروه نمونه انتخاب شد که از جامعه دانشآموزان در 5 مدرسه ابتدایی شهر نجف آباد اصفهان به طور تصادفی انتخاب گردید. وضعیت بیان نوشتاری(انشاء) دانشآموزان با پرسشنامهای که توسط پژوهشگران با استفاده از مدل انگلرت برای همین منظور ساخته شده بود مورد سنجش و اندازهگیری قرار گرفت. تحلیل آماری دادهها نشان داد که گروه آزمایشی به طور معنی داری در بیان نوشتاری(انشاء) پس از به کارگیری مداخله شناختی و فراشناختی پیشرفت کرده بودند (P<0/01) . تحلیلها همچنین نشان داد که اثرات درمان در طول زمان حفظ و نگهداری شده است.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-بررسی مقایسهای رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی و پیشرفت19030FAعلی اکبر حدادیکوهساررسولروشنعلی اصغر اصغر نژادفریدJournal Article19700101The present research was to comparative study of relationship emotional intelligence to mental health and academic achievement in shahed and non shahed student.In order to conduct the research 300 students (150 shahed and 150 non shahed) under graduate students or in Tehran university were randomly selected. To gather data 33 Items sherink’s EI questionnaire were used. Twenty eight items goldberg’s and Hiller’s general health questionnaire also implemented.The results of are analyzed by indexes pearson correlation, regression analysis, and Multivariate Analysis of Variance (MANOVA). Also the result indicate that there was not correlation between emotional intelligence and academic achievement, correlation significant with mental health, correlation significant between mental health and academic achievement. Otherwise comparison of averages are expressive significant differential two group’s in total emotional intelligence,not significant differential between both gender, not significant differential two group’s in total mental health and significant differential both gender in total mental health.پژوهش حاضر به بررسی مقایسهای رابطه هوش هیجانی با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان شاهد و غیرشاهد می پردازد. بدین منظور از میان کلیه دانشجویان شاهد و غیرشاهد (دختر و پسر) مقطع تحصیلی کارشناسی دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 83-82 مشغول به تحصیل بودند، تعداد 300 نفر(150 شاهد و 150 غیرشاهد) به شیوه تصادفی طبقهای انتخاب گردیدند. جهت جمعآوری داده ها نیز از پرسشنامه 33 ماده ای هوش هیجانی شرینگ، پرسشنامه 28 مادهای سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و معدل کل واحدهای دوره لیسانس استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره(manova (تجزیه و تحلیل گردید. نتایج بیانگر عدم همبستگی بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی، همبستگی معنادار با سلامت روان و همبستگی معنادار بین سلامت روان و پیشرفت تحصیلی است. از سوی دیگر, مقایسه میانگین های دو گروه شاهد و غیرشاهد نشان دهنده تفاوت معنادار در هوش هیجانی کل و عدم تفاوت معنادار در دو جنس، عدم تفاوت معنادار دو گروه شاهد و غیرشاهد در سلامت روان کل و تفاوت معنادار در دو جنس است.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-رابطه فعالیت تحصیلی، انگیزه پیشرفت، هوش هیجانی و متغیرهای بافتی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان19031FAمسعود غلامعلیلواسانیمحمد کیوانزادههدیه کیوانزادهعلیرضا رجبی پورمیبدیاقتصاد، مدیریت و حسابداریدکتر سعید سعیدااردکانیJournal Article19700101The purposes of this study were to examine the relations between emotional Intelligence, achievement motivation, contextual variables and academic activity on student’s academic achievement. Participants were 415 (261 females, and 154 males) eleventh grade students. In multiple regression analysis, student’s gender and age, mother’s education, parental involvement, achievement motivation and well-done homework significantly predicted their school achievement. There was a strong positive association between well-done homework and academic achievement. Student’s gender and mother’s education moderated the relations between student’s age and parental involvement and their academic achievement. Teaching quality and emotional intelligence was also found to be non-significant coefficients in regression models. Farther research is needed into academic activities and their effects on academic achievement.در این پژوهش رابطه پیش بین های سن ، جنسیت ، رتبه تولد ، هوش هیجانی ، انگیزه پیشرفت ، ویژگی های خانواده ، مدرسه و فعالیت های تحصیلی دانش آموزان با متغیر ملاک یا پیشرفت تحصیلی آنها بررسی شد .برای اجرای مقیاس ها ، نمونه ای تصادفی شامل 415 دانش آموز دبیرستانی سال سوم رشته علوم تجربی ( 261 دختر و 154 پسر ) شهر تهران انتخاب شدند.تحلیل داده ها مشخص کرد که از میان 16 متغیرپیش بین فقط 6 متغیر جنسیت ، درستی انجام تکلیف ، تحصیلات مادر ، انگیزه پیشرفت ، سن دانش آموز و درگیری والدینی در امر تحصیل ضرایب معناداری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند . تحلیل های رگرسیون برای بررسی اثرات تعدیل کنندگی جنسیت و تحصیلات مادر نشان داد که آن دو به ترتیب تعدیل کننده سن و درگیری والدینی برای پیشرفت تحصیلی هستند . هم چنان به پژوهش های بیشتری درباره فعالیت های تحصیلی دانش آموزان و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی نیاز داریم.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-بررسی رابطه رشد اجتماعی و رشد زبانی دختران دانش آموز پایه اول19032FAمهناز اخوانتفتیسیده فاطمهموسویJournal Article19700101In the present research, the relationship of social and language development of 1st grade girl students has been investigated, with the aim of showing the interrelatedness of these variables and the significant effect of social development on language development. Thirty 1st grade girl students were selected through stratified random sampling. Results from the administration of Told-p-3 and weinland social development scale showed that there is a significant correlation between social and language development(r=0.59). Correlation coefficients between the language sub-skills; listening, organization, speaking, semantic, syntax and social development are respectively 0.51,0.41,0.45, 0.47 and 0.58 which is found to be signiticant. Results of t test showed there is no difference between the subjects chronological age and language sub-skills development normative age in 1,3, 4, 5 and 6 sub-scales. Only in sub-scale 2, subjects lagged behind one year from the normal development age.مطالعه حاضر به بررسی رابطه رشد اجتماعی و رشد زبانی در دانش آموزان دختر پایه اول دبستان های دولتی شهر قزوین پرداخته و هدف آن تعیین چگونگی رابطه بین این دو متغیر و نشان دادن اهمیت رشد اجتماعی و تأثیر آن بر رشد زبانی دانش آموزان دختر پایه اول است. به همین منظور 30 دانش آموز بطور تصادفی مرحله ای از جامعه دانش آموزان دختر پایه اول انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش علّی-مقایسه ای است. نتایج بدست آمده از اجرای آزمون رشد زبان Told-P-3 و پرسشنامه رشد اجتماعی واینلد نشان داد که رابطه همبستگی بین رشد زبانی و رشد اجتماعی با ضریب 59/0 معنادار است. همچنین از محاسبه ضرایب همبستگی که بین خرده مهارت های رشد زبانی به ترتیب گوش کردن، سازماندهی، صحبت کردن، معناشناسی و نحو و رشد اجتماعی به عمل آمد. می توان رابطه همبستگی بین هر کدام از خرده مهارت های رشد زبانی و رشد اجتماعی را (به ترتیب) با ضرایب 51/0، 47/0، 45/0، 47/0 و 58/0 معنادار دانست. علاوه بر این, نتایج حاصل از آزمون T که برای مقایسه سن حقیقی آزمودنی ها با سن هنجار آنها و خرده آزمون های رشد زبان به عمل آمد، نشان داد که سن حقیقی آزمودنی ها در خرده آزمون های 1، 3، 4، 5 و 6 با سن هنجار آنها مطابقت داشت و فقط در خرده آزمون2، سن حقیقی آزمودنی ها یک سال نسبت به سن هنجاری آنان تأخیر داشت.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-مقایسه آزاردیدگی ، سلامت روانی, و جهت گیری مذهبی در دختران فراری و عادی شهر تهران19033FAهادی بهرامیاحسانیسحر طاهباز حسینزادهJournal Article19700101The purpose of present research is to compare abuse, mental health and religious orientation in runaway and normal girls.The sample group of the research involves 25 runaway girls aged 17-25 that are being protected in the shelters for runawat girls , and 25 normal girls with the same qualities that were selected from a park in the southern part of Tehran , as comparison group. In order to assess religious orientation , mental health and the amount and the intensity of abuse , we used Religious Orientation Scale ( Bahrami Ehsan , 1381 ) , General Health Questionnaire ( Goldberg , 1978 ) and researcher – made Abuse Questionnaire in sequence. The results show a significant difference in all variables between two groups. The group of runaway girls obtained higher scores in disorganization subscale of Religious Orientation Scale and in all subscales of Abuse Questionnaire ( the intensity of abuse and the intensity of injury ) , and hence in total abuse. But the runaway girls obtained significantly lower scores in all mental health variables and religiosity subscale of Religious Orientation Scale , than normal girls. There wasn’t any significant difference in religious pretentiousness and hedonistic subscales of Religious Orientation Scale between two groups.پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان آزاردیدگی، سلامت روانی و جهت گیری مذهبی در دو گروه دختران فراری و عادی اجرا شده است. نمونه پژوهش شامل 25 دختران فراری 17 تا 25 ساله شهر تهران, که تحت پوشش مراکز ویژه دختران فراری بهزیستی استان تهران, است. گروه مقایسه پژوهش حاضر نیز شامل 25 دختر عادی با خصوصیات مشابه و ساکن در مناطق جنوبی شهر تهران است که از یکی از پارک های این منطقه انتخاب گردیده اند. در این پژوهش از مقیاس جهت گیری مذهبی ( بهرامی احسان ، 1381 ) ، پرسشنامه سلامت روانی ( گلدبرگ ، 1978 ) و آزمون محقق ساخته آزاردیدگی جهت بررسی جهت گیری مذهبی ، سلامت روانی, و میزان و شدت آزاردیدگی استفاده شده است . نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت معنادار نمرات دو گروه در متغیرهای مورد بررسی است. نمرات گروه دختران فراری در متغیرهای آزاردیدگی و خرده آزمون استقرارنایافتگی آزمون جهت گیری مذهبی بالاتر از گروه دختران عادی و در متغیرهای سلامت روانی و جهت گیری مذهبی پایین تر از گروه دختران عادی بوده است. بین خرده مقیاس های ارزنده سازی و کامجویی در مقیاس جهت گیری مذهبی نیز میان دو گروه تفاوت معناداری به دست نیامد. همچنین گروه دختران فراری از لحاظ شدت آزاردیدگی ، شدت آسیب و نمره کل آزاردیدگی نمرات بالاتری نسبت به گروه دختران عادی کسب کردند.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-َمقایسه نگهداشت توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی19034FAجعفرحسنیحبیبهادیانفرJournal Article19700101Patients with schizophrenia experience a vast range of cognitive disorders. Among these deficits, deficit in attention processes realm can be named. The goal of the current study is the comparison of maintenance of attention in patients with schizophrenia, major depression and normal individuals. To do so, 32 schizophrenic patients (15 acute patients and 17 chronic patients), 32 patients with major depression (14 patients with psychotic symptoms and 18 patients with nonpsychotic symptoms) and 32 normal individuals were chosen, aging between 19 and 51. All the 3 groups were matched on the basis of age, sex, and education, and were assessed by Continuous Performance Test (CPT). The results indicated that schizophrenic patients had significant poorer performance in comparison to patients with major depression and normal individuals in all the Continuous Performance Test (CPT) variables (correct response, omission & commission). Also, patients with major depression in comparison with normal individuals had significant poorer performance in the correct response and the omission variables of Continuous Performance Test (CPT). Generally, results of current study are similar to the other results of different cultures.بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی طیف وسیعی از اختلالات شناختی را تجربه می کنند. از جمله این نقایص می توان به نقص در فرآیندهای توجه در این بیماران اشاره کرد. هدف تحقیق حاضر، مقایسه نگهداشت توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد بهنجار است. بدین منظور، 32 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (15 بیمار حاد و 17 بیمار مزمن)، 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (14 بیمار با علایم روان پریشی و 18 بیمار بدون علایم روان پریشی) و 32 نفر از افراد بهنجار با دامنه سنی 19 تا 51 سال انتخاب گردیدند. هر سه گروه آزمودنی بر اساس متغیرهای جنس، سن وسطح تحصیلات همتاسازی شده و توسط آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد بهنجار در تمام متغیرهای آزمون عملکرد پیوسته (پاسخ صحیح، حذف پاسخ و ارائه پاسخ غلط) به طور معناداری ضعیف تر عمل کرده بودند. همچنین، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی در مقایسه با افراد بهنجار در متغیرهای پاسخ صحیح و حذف پاسخ آزمون عملکرد پیوسته به طور معناداری دارای عملکرد ضعیف تری بودند. در کل، نتایج تحقیق حاضر با نتایج سایر تحقیقات در فرهنگ های مختلف همسو می باشد.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-283537120070321-معرفی و نقد کتاب19035FAمحمد خدایاریفردJournal Article19700101کتاب انتظارات بشر از دین نوشته حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای عبدالحسین خسروپناه توسط مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیدر سال 1382 به چاپ رسیده است. هر چند ناشر محترم در پیشگفتار دو صفحهای خود، کتاب را با جملاتی از قبیل «مسیحیت و کلیسای سراپا ضعف و تحریف و انحراف» و «عدهای خودباخته» آراسته است که خواننده معمولاً انتظار ندارد در یک پژوهش علمی با چنین موضعی روبه رو شود، ولی توضیحات سودمند آیتالله جعفر سبحانی درباره «انتظار بشر از دین» در صفحات بعد این ضعف را جبران کرده است؛ به ویژه که ایشان اشاره کردهاند که آقای خسروپناه از فارغ التحصیلان رشته تخصصی کلام اسلامیاست و برای پایان نامه مقطع دکترای خویش این موضوع را برگزیدهاند. بنابراین، نقد کتاب حاضر با توجه به انتظاری است که از یک پایان نامه دکترا میرود؛ وگرنه در مجموع مطالب کتاب خالی از فایده نیست.