دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-بررسی وضعیت تکلیف شب در مقطع ابتدایی شهر تهران از نظر
دانش آموزان ‘اولیا ومعلمان13014FAکمالدرانیJournal Article19700101This research was conducted to survey the condition of students'
homework in the elementary schools of the City of Tehran. linerviews were
conducted and questionnaires were administered with 1579 students, 1243
parents and 50 teachers. Data were collected and analyzed about the type and amount of homework, ways of doing it, students' preference and interest in
homework and the probable negative signs of homework.
The results showed a relatively comprehensive picture of the conditions of homework and the amount of awareness among parents and teachers about its
role. The analysis of data also shows that though the necessity of homework
cannot be denied, revision and correction of its way of doing, its amount and
type is necessary.
A revision of the educational values and methods and training methods of
experienced teachers are emphasized. In addition, recommendations were
made about establishing approriate conditions and even special supervision centers for improving students' homework.پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت تکلیف شب دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران صورت پذیرفت.از طریق مصاحبه وپرسشنامه با 1579 نفر دانش آموزان دختر وپسرابتدایی و1243 نفر از والدین و50 نفر از معلمان آنها‘اطلاعات وداده های مناسب درباره میزان ونوع تکلیف شب‘شرایط وچگونگی انجام آن‘ترجیح وعلاقه دانش آموزان به تکلیف خاص شب‘وآثار منفی احتمالی آن جمع آوری شد ومورد تحلیل وتفسیر قرار گرفت.نتایج تصویری نسبتاً جامع از وضعیت تکلیف شب ومیزان آگاهی والدین ومعلمان از نقش آن فراهم کرد.براساس تحلیل داده ها‘هرچند ضرورت وجود تکلیف شب رد نمیشود‘اما تجدید نظر و اصلاح چگونگی اجرا‘میزان ونوع آن الزامی است .
بازنگری در ارزش ها وروشهای آموزش و پرورش ‘ وروشهای تربیت معلمان کارآزموده تأکید میشود.همچنین ایجاد شرایط مناسب و حتی تأسیس مراکز ویژة نظارتی برای انجام بهتر تکلیف شب دانش آموزان پیشنهاد شده است .دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-بررسی مهارت اجتماعی در گروهی از کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با
استفاده از نظام درجه بندی مهارت اجتماعی13015FAسیماشهیمJournal Article19700101Parents'and teachers' ratings of social skills and behavior problems for 89 special education student aged 8 to 15 were measured using the Social Skills
Rating System (Gresham & Elliot, 1990). The sample was selected in a school for educable mentally retarded children in Shiraz. The low to moderate
correlations between parents' and teachers' ratings suggest that assessment of
social skills and behaviour problems should include the use of different rating
scales in more than one setting. Sex differences were not significant by parents' and teachers' ratings of disabled children. The SSRS was found to
possess high internal consistencY' (Cronbach coefficientalpha). Factor analysis using principal compoents analysis followed by Oblimin rotation was carried
out on parent and teacher forms. Three factors: cooperation, control, and
assertion emerged on the Social Skills section of parent and teacher forms. Three factors: internalization, externalization, and hyperactivity emerged on
the behavior problem section of teacher and parent forms.هدف پژوهش حاضر بررسی مهارت اجتماعی کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بااستفاده از نظام درجه بندی مهارت اجتماعی(SSRS)است .این نظام‘دارای سه فرم ویژه والدین‘معلمان ودانش آموزان میباشدوهرفرم‘از دوبخش مهارت اجتماعی ومشکلات رفتاری تشکیل شده است.به منظور انجام این پژوهش دو فرم والدین و معلمان در دبستانی مخصوص کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر در شیراز اجراشد.والدین ومعلمان دانش آموزان پرسشنامه ها‘را برای 89 دانش آموز 8تا16 ساله شامل36پسرو53دخترتکمیل کردند.نتایج نشان داد به طور کلی‘تفاوت دختران و پسران معنادار نبود.تحلیل عوامل با مؤلفه های اصلی و به دنبال آن چرخش مایل روی پرسشنامه های ویژه والدین و معلمان به استخراج سه عامل در بخش مهارت اجتماعی و سه عامل در بخش مشکلات رفتاری منجر شد.
سه عامل بخش مهارت اجتماعی:همکاری‘قاطعیت وخویشتن داری وسه عامل مربوط به بخش مشکلات رفتاری:درونگرایی‘برونگرایی و پرتحرکی میباشند.نتایج حاصل از تحلیل عوامل نظام نشانگر ساختار عاملی مشابه با نظام اصلی است .ثبات درونی پرسشنامه ها مطلوب بود.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-توصیف خود: پژوهشی مقایسه ای بر مبنای سن و جنس13016FAناهیدصادقیJournal Article19700101To study comparatively the content of self-concept, Twenty Statments Test
(TST) is administrated to 469 subjects, boys and girls, from middle-shoals,
hight-schools and universities in Teheran. Results reveal signigicant age and sex differences.
Self-description becomes more internal with age, physical attributions, decreasing while psychological ones increasing. Regarding sex differences, girls
show themselves more social, more affective, while boys show tendancy to descrin themselves with more reference to cognitive attributions and choices.
Results are discussed with reference to others Iranian and western similan
Researches.به منظور بررسی و شناخت محتوای مفهوم خود نزد پسران ودختران نوجوان وجوان‘469 نفر از دانش آموزان مقاطع راهنمایی‘دبیرستان ودانشجویان دانشگاه در شهر تهران به روش تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از آزمون"بیست سوالی من کیستم"مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایج نشان داد که محتوای توصیف خود سیری تحولی دارد.در ابتدا این مفهوم نزد دو جنس جسمانی و عینی است وبا افزایش سن بیشتر انتزاعی ودرونی میشود.به رغم این نشانه تحولی‘ودر زمینه مقایسه های جنسی رجوع دختران به برخی از جنبه های توصیف خود مانند صفات هیجانی-عاطفی‘صفات اخلاقی-شخصیتی‘عقایدوباورها‘رفتاراجتماعی‘رفتارشخصی‘رفتارخانوادگی و خود از دید دیگران ‘بیشتر از پسران است وبرعکس رجوع پسران به ویژگی های شناختی‘آمال و آرزوها وانتخاب وسلیقه ها بیشتر ا زدختران است .دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-بررسی باورها و آگاهی های والدین افراد عقب مانده ذهنی13017FAشهلاالبرزیلعیابشاشسیامکسامانیJournal Article19700101The present study was aimed to investigate parent's viewpoins of mentally retarded persons about causes of retardation of their children, the treatments
they had accompplished, and about their knowledge on the social and logitimate rights of their children.
For this purpose 300 parents of the MR children were used as a sample. The necessary informations were based on a guestionnaire.
The results showed that 61.7% of parents maintained that the cause of
their children retardation was destiny. Also, the most efforts and struggles they had made for the treatment were praying and asking for mercy (64%).
Most of them believed that their MR children were well-paced. The data also showed that 69% of parents had the idea that their children should marry.
Most of them (83.7%) did not have any knowledge about social and legitimate rights of their children. The application of the results in the area of remedial
programs were discussed in this article.هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاههای والدین افراد عقب مانده ذهنی در مورد عامل عقب ماندگی‘اقدامات درمانی صورت گرفته وحقوق اجتماعی- قانونی فرزندان خودبود.دراین مطالعه 300 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر وتربیت پذیر مراکز استثنایی شهرستان شیراز شرکت کرده اند. آنان به سؤالات پرسشنامه ای که از طریق مصاحبه انجام شد‘پاسخ گفتند.این اطلاعات با روش های آماری درصدگیری و آزمون مجذور کار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 7/61 درصدوالدین معتقد بودند که علت عقب ماندگی فرزندشان را باید به عامل سرنوشت نسبت داد. همچنین بیشترین اقدامی که والدین جهت درمان فرزندانشان انجام داده بودند‘توسل به دعا و بستن دخیل بود(64%) اکثر والدین باور داشتند که فرزند عقب مانده آنان برای خانواده شان خوش قدم است که البته این اعتقاد به طور معنادار به میزان تحصیلات والدین بستگی داشت.اطلاعات همچنین حاکی از آن بود که 69 درصد والدین اعتقاد به ازدواج فرزندشان داشتند واز این میان 7/82 درصد معتقد بودند که این ازدواج باید با افراد طبیعی صورت گیرد.اکثر والدین در ارتباط با حقوق اجتماعی وقانونی فرزندخود هیچگونه اطلاعی نداشتند(7/83%) با افزایش تحصیلات پدر این آگاهی نیز بیشتر میشد که این موضوع در سطح 05/0>P معنادار بود.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-از روان شناسی بین فرهنگی تا روان شناسی فرهنگی13018FAنیکچهرهمحسنیJournal Article19700101Cross-cultural psychology and its contribution to the understanding of
human psychological functionning is discussed through three paris.
First part revises difinitions goals of cross-cultural problems, validity and comparability of cross-cultural research, and its limitation in testing
generability of psychological theories. Move from cross-cultural psychology to cultural psycholob'Y, culture bound conception of pschology, Of, pschology as a
natural science looking for universals are discussed in third part.مقاله در سه بخش به روان شناسی بین فرهنگی وارتباط آن با روان شناسی فرهنگی میپردازد.در بخش اول‘تعاریف‘اهداف وارتباط روانشناسی بین فرهنگی با علوم دیگر مطرح میشود.بخش دوم به روشهای تحقیقی بین فرهنگی‘مشکلات وتنگناهای آن اختصاص دارد وشرایطی را بررسی میکند که میتوانند قابلیت اعتماد نتایج ومقایسه ها را ازدیاد بخشند.بخش سوم ارتباط میان روانشناسی بین فرهنگی با روانشناسی فرهنگی وحرکت از یکی به دیگری را بررسی میکند.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-بررسی سبک اسنادواضطراب کودکان‘به عنوان تابعی از سبک اسنادی‘اضطراب‘
شغل وسطح تحصیلات والدین13019FAدکتر محمد خدایاریفردJournal Article19700101هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سبک اسنادی‘اضطراب وپیشرفت تحصیلی کودکان به عنوان تابعی از سبک اسنادی‘اضطراب‘تحصیلات وحرفه والدین آنها بود. این پژوهش روی دانش آموزان دبستانهای دولتی نیوسوث ویلز استرالیا(277 پسر و277 دختر)ووالدین آنها(279 پدرو374مادر)انجام شده است . نتایج این پژوهش نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر مبنای تحصیلات وشغل پدر و مادر به طور معناداری افزایش مییابد. به علاوه‘تفاوت معناداری بین اضطراب پایدار دانش آموزان واضطراب پایدار پدران و مادران آنها ‘به دست آمد. نتایج نشان دادند که اضطراب دانش آموزانی که پدرانشان از سطح اضطراب بالایی برخوردار بودند‘بالاتر از اضطراب پایدار دانش آموزانی که پدرانشان دارای سطح اضطراب پایین بودند.ضمناً‘اضطراب پایدار دانش آموزانی که مادرانشان اضطراب پایینی داشتند ‘ در مقایسه با دانش آموزانی که مادرانشان مضطرب بودند‘به طور معناداری پایین تر بود. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که سبک اسنادی بدبینانه در دانش آموزان دارای موقعیت اجتماعی-اقتصادی پایین‘به طور معناداری بالاتر از سبک اسنادی بدبینانه دردانش اموزان دارای موقعیت اجتماعی-اقتصادی متوسط وبالا بود. بنابر نتیجه رابطه بین سبک اسنادی کودکان واضطراب آنها‘ با سبک اسنادی واضطراب والدین آنها ممکن است در نظریه یادگیری اجتماعی قابل تبیین باشد که براساس آن کودکان‘ارزش ها ورفتارهای بزرگسالان را درونی میکنند.دانشکده روانشناسی و علوم تربیتیمجله روان شناسی و علوم تربیتی1025-28354119990321-تشخیص احساس بو وتحریک فرمالدهید درآزمودنی های انسانی13020FAدکترحسن شمساسفندآبادJournal Article19700101Abstract To investigate the odor of formaldehyde anlt its potential irritation
of the upper airways of humans, 31 healthly subjects were exposed to 18
different concentration of formaldehyde ranging between 6.36 and 1000 ppb.The
individual absolute thresholds for odor range from 20-539 ppb with a median of
116.47 ppb. The results are in good agreement with those from an earlier study
by Berglund and Hogman (1988) m which the individual absolute thresholds for
odor ranged from 21-871 ppb with a median of 115.5 ppb. The absoulute
irritation threshold for the group was 573.42 ppb (P50). Concentration was a
significant factor for both odor and irritation detection probability. Generally, all
subjects had considerably lower thresholds for odor than for irritation. The
results of the present study differ from the results obtaiped in other studies
indicating that sensation of upper airways irritation begins around 1200ppb.در پژوهش حاضر به منظور بررسی احساس بو و ظرفیت تحریکی فرمالدهید در بخش فوقانی دستگاه تنفسی انسان 31 آزمودنی مشارکت کردند.18غلظت متفاوت فرمالدهید در دامنه ای بین PPb 1000-36/6 به این افراد ارائه شد.نتایج نشان دادکه آستانه مطلق فردی برای احساس بو بین ppb 539-20 با دامنه ای برابر با PPb 47/116 بود.این نتایج کاملاً موافق با نتایجی میباشد که در آزمایشات قبلی (بری لوندوهوگمن‘1988)به دست آمده است.
دامنه آستانه مطلق فردی برای احساس بویایی فرمالدهید برابر با ppb87-21 با میانه ای برابر با ppb5/115 میباشد.غلظت‘عامل مهمی در احتمال تشخیص احساس بو و تحریک ناخوشایند میباشد.به طور کلی آستانه بویایی همه آزمودنی ها به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از آستانه تحریک آنها بود.نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر با نتایج دیگر آزمایش ها که در آنها آستانه تحریک آزاردهنده در غلظتی نزدیک به ppb1200 آغاز میشود‘متفاوت است .نتایج آزمایش حاضر نشان میدهد که احساس تحریک آزاردهنده فرمالدهید در بخش فوقانی دستگاه تنفسی در غلظتی نزدیک به ppb 700 شروع میشود.تفاوت های فردی بسیار زیادی در حساسیت آزمودنی ها وجود دارد که نشانگر این واقعیت است که افراد از نظر حساسیت در سطوح متفاوتی قرار میگیرند.از ویژگی های اصلی احساس تشخیص تحریک آزاردهنده بخش فوقانی دستگاه تنفسی آن است که این احساس همراه با افزایش غلظت شدیداً افزایش و همراه با کاهش غلظت به تدریج کاهش می یابد.رابطه ای خطی بین تشخیص تحریک آزاردهنده گزارش شده در غلظتی بالاتر از ppb Log 2 وجود دارد. آستانه های بویایی وتحریکی زنان به طور معناداری پایین تر از آستانه های بویایی وتحریکی مردان می باشند.